خودکشی
به سختي چشمهايش را باز ميکند همه جا را تار ميبيند مات و مبهوت است از طرفي احساس خاصي دارد گويي سبک شده است ارامش عميقي همه وجودش را فرا گرفته و احساس خوبي دارد به هيچ عنوان خسته نيست حس نشاط و شادماني دارد اما حيران اين وضعيتش است.سعي ميکند تا بلند شود و حرکت کند سرش را که بلند مي کند ناگهان احساس دردي در دو طرف سرش او راگيج ميکند به سرعت چشمهايش را ميبندد بعد کمي صبر سرش ارام ميگيرد سپس چشمهايش را ميمالد وقتي که خوب چشمانش را باز ميکند از صحنه اي که ديده انقدر ناراحت است که دوباره در دل شروع به بد و بيراه گفتن به بخت و اقبال بدش ميکند که حتي براي کشتن خودش هم شانس با او يار نيست گويي نميخواهد از اين همه رنج و عذاب راحت شود( بله او در بيمارستان است .متاسفانه در جامعه اي زندگي ميکنيم که خودکشي هر روز در حال افزايش است علاوه بر انهايي که توسط رژيم به قتل ميرسند عده اي به دليل شرايط موجود دست به خودکشي ميزنند در اين شرايط هم مسئوليت مرگ اين افراد به گردن حکومت است (اون همه مسئوليت پذيري که تو حکومت وجود داره .جامعه اي خشک و بي احساس عدم وجود زمينه هاي شادي و جشن و سرورهاي اجتماعي براي مردم وبه وجود اوردن روزهايي براي عذاداري در تاريخ کشور که تعدادشان هم به لطف اقا کم نيست سبب افزايش بيماري افسردگي در بين تمامي مردم در هر قشروجايگاهي شده است وديگري به وجود اوردن مشکلات اقتصادي که حاصل اقتصاد مريضيست که او خود محصول هجوم روابط وباندبازيهاي اقا است مثلا به غير از چپاولهاي پنهاني اقا ميتوان به بودجه هايي اشاره کرد که اقا و انصارش براي ظهور مهدي دربه در تو جمکران تصويب کردن و يا هزينه هاي هنگفت مسجدسازي مثل همين مسجد کنار تياترشهريا همين مسجد جمکران يا حرم اقا و بر وبچ .از سويي وجود رسانه هايي بي احساستر که فقط چرنديات مذهبي سياسي اقايون رو به نمايش ميزارن و هيچ خبري از مردم نيست. اوقات فراقتم که قوربونش برم پيوسته به ساعات اضافه کاري براي اربابان وام دار به رژيم ,حضور مواد مخدر از تمام انواعش ونبود زمينه هاي ارضاي جنسي که اصليترين بخش اين زنجيره رو تشکيل ميده باعث کاملتر شدن يک جامعه بيمار و رواني پر از جنايت ميشه.بعلاوه بيکاري و کنکور کذایی .کاش ميتونستيم در مورد ارضائ جنسي بيشتر فکر کنيم و با چرت و پرتاي مذهبي ازش جلوگيري نکنيم اين مسئله موضوع کوچيکي نيست اين همونه که فرويد فهميد اما اون پيامبراي يه لا قبا نفهميدن .خلاصه تمام عوامل فوق به همرا علتهاي ديگه اي که به فضاي بيشتري احتياج داره دست به دست هم دادن تا امروز مردم اين اب و خاک دست به خودکشي بزنن راستي تا يادم نرفته بگم که يکي از بزرگترين عوامل خودکشي زنان و دختران در ايران وجود تفکرات پست و ناچيز مذهبي و سنتيه که توسط مردان بر اين حکمرانان خيالي احمال ميشه خلاصه اگر جايي مثل روزنامه شرق خوندي که روزانه يازده نفر در ايران دست به خودکشي ميزنن و امار خودکشي ازدويست و يک مورد در سال شصت به سه هزارودويست و هفتادو پنج نفر تو سال هشتاد رسيده تعجب نکن و شروع کن به تاسف خوردن که داري از چه تفکري حمايت ميکني و ساکت نشستي تو خونت صدات در نميادهفته پيش يک دانشجوي رشته کارشناسي ارشد صنايع غذايي دانشگاه شهيد بهشتي بيست و نه ساله از طبقه ششم خوابگاه دست به خودکشي زده و خودش و انداخته پايين (اينطور گفته شده. از اين دست خودکشي فراوونه, براي اگاهي بيشتر کافيه سري به بخش مسموميت و يا سوختگي بعضي بيمارستانا بزنين .وارد بخش مسموميت ميشم به بخش زنان ما را راهي نيست اينطور که معلومه بخش زنان پره و تخت خالي فعلا ديده نميشه خوب به قسمت مردا ميرم يه سرباز که به دليل مصرف قرص خواب اينجاست اينو خودش ميگه معلوم نيست چقدر راست ميگه.اونطرفتر يه پيرمرد که تو کماست و پيرزني که براش زار زار گريه ميکنه ميگه شوهرشه وبه دليل خوردن تریاک حالش بد شده اوردنش اينجا الان چند روز تو کماست و هنوز به هوش نيومده.معلومه کس و کاري نداره از اين ادما فراون داريم پيرمردا و پيرزنايي که جوونيشون رو براي يه لقمه نون و ثروتمندتر شدن ارباب نابود کردن و براي تمام عمر کار سخت انجام دادن و حالا که پير شدن ديگه به درد ارباب نميخورن و بيکار شدن از همه مهمتر علاوه بر بيکاري هيچ بيمه و پس اندازي هم ندارن و براي درداي حاصل از کار پولي براي دکتر ندارن براي همين از مسکن هميشگي ترياک بهره ميبرن به قول خودشون ديگه لازم نيست براي هر دردي يه دکتر برن ترياک خودش دواي همه درداست اين پيرمرد بيگناه قرباني همين استثماره. اونطرفتر روي تخت ديگه يه مرد ميانسال تو فکره اون نميتونه صحبت کنه از پرستار در موردش ميپرسم ميگه مايه دار بوده اما يه شير پاک خورده اي سرش کلاه گذاشته همه مالشو برده اونم نميدونم چي خورده تا خودکشي کنه. يه جوون اونجاست که تک فرزنده سيگار ميکشه اونم تو بيمارستان .سني نداره ميگه مادر پدرش هر دو کارمندن از نظر مالي هم مشکلي نداره اما به خاطر زندگي يکنواختش کلي قرص خورده تا زندگيش تنوع پيدا کنه اخر اتاق يه پيرمرد روتختش نشسته ميرم سراغش از علت اومدنش به اونجا سوال ميکنم ميگه به خاطر دخترش دست به خودکشي ميخواسته بزنه کلي سم خورده .ميگه دخترش ميخواسته با يه پسر ازدواج کنه اما او راضي نبوده, چندتا تخت ديگه هم يه جوون کم سن وسال خوابيده که يک کم از نظر رواني معلومه مشکل داره ازدواج کرده و نامزدشم اونجاست خيلي دوستش داره دختره به خاطر اين پسر رواني رفته النگوهاشو فروخته تا خرج بيمارستانش رو بده ,تخت اخري هم مال يه پسريه که عاشق شده سني نداره سال اخر دبيرستانه اينارو دوستش که اونجانشسته ميگه, اون ميگه الان سه روز دوستش تو کماست و هنوز به هوش نيومده .از علتش ميپرسم ميگه يه دختر ي رو ميخواد بهش نميدن .اين براي بار سومه که خودکشي ميکنه.
اينم يه روز با ايرانيان از جان گذشته بود اما تماميه اينها ريشه در فرهنگ و قوانين اجتماعي دارد
0 Comments:
Post a Comment
<< Home