Thursday, November 03, 2005

ماه خزان

این ماه خزان قمری ام تموم شد دیگه خسته شدم از این همه دردسر گرسنگی اونم به خاطر هیچ و پوچ فقط به خاطر اینکه یه عده کم عقل میخوان به خدای احمق تر از خودشون وفادار باشن از طرف دیگه یه عده زرنگم میخوان از طریق همین عوام به بقیه ام حکومت کنن این ماه بربریاست که به غیر از ضرر هیچی دیگه برا من نداشت نمیدونم شما میخواید گرسنگی بکشید اخه ماروسنه نه خلاصه تو این مدت یه عده پولدار زرنگ از فرصت سوءاستفاده میکنن و از دادن صبحانه و ناهار کارگرا خودداری می کنن اخه اون کارگر چه گناهی کرده که باید با شکم گرسنه کار کنه
فکر میکنم تو قانون نا ا سا سی این مملکت برای روزه خواری در ملا عام هم یه تنبیهی در نظر گرفتن طبق معمول کوچکترین مجازات شلاق
نمی فهمم اخه چه فایده ای تو این روزه که خودشون رو گرسنه نگه میدارن اونوقت شب که شد یه دفعه به اندازه یه اسب استرالیایی هرچی که تو روز نخوردن و یه دفعه می بلعن اینم یه نوع لجنخواریه .اونوقت یه دکتر احمق میاد تو تلویزیون شروع میکنه به قصه بافتن از فوایدی که تا اطلاع ثانوی در دسترس نیست اخه این فکل کرواتیارو از وقتی که فهمیدن چرت و پرتای یه ملای شپشو اثر نداره اوردن خلاصه چارتا بیسواد اگه روزه بگیرن و از اسلام تعریف کنن براشون کلی تبلیغات
خودتون قضاوت کنید تا کجا افسار یه مشت احمق به دستشون گرفتن که این بدبختا باید تا روزی که اون علی تک دست شیره ای معروف به علی گالیله نگفته مثل حیوونای دست پرورده حرف گوش کنن و روزه بگیرن واقعا که مردم لایق حکومتهاشونن (چاک حمق رفو ناپذیره مگر با مرگ )

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Free Site Counters
sokoot night